داستان تقریباً همه چیز

نمیدانم، شاید دقیقه ای دیگر جور دگری باشد ...

داستان تقریباً همه چیز

نمیدانم، شاید دقیقه ای دیگر جور دگری باشد ...

  • ۰
  • ۰

هر کاری که میخواهم شروع کنم، سوالی دارد که یکجوری ذهن مرا مشغول کند.

میخواهید همین الانش را بگویم؟

نمیدونم خودمونی بنویسم یا مناسب تر است ادبی بنگارم.

انگار هردویش در دلم مانده. 

باید با خودم درددل بکنم. همین با خود درددل نکردن است که ما را به این روز انداخته!

چرا ادبی نمی‌نویسم؟

چون میترسم خودمونی نوشتن بهتر باشه

چرا خودمونی نمی‌نویسم؟

چون میترسم خیلی بی فرهنگی باشه.

ولی یک تصمیمی میگیرم. اونجور که راحتم مینویسم، و وقتایی که دلم رفت به سمت جور دیگه ای نوشتن، اونجوری می‌نویسم. اگر کسی پای ماندن داشته باشد، خود می‌ماند. من آنجور می‌نمایم که هستم \---

  • ۹۷/۰۱/۰۳
  • علی فتحی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی